جو ناپايدار براي"وارش"
يادداشتي از عليرضا سعيدي كياسري،فيلم ساز و روزنامه نگار ساروي، درباره جشنواره بحث برانگيز "وارش" امسال.
هنگامي كه در سال 1378 خبر تاييد طرح برگزاري جشنواره فيلم كوتاه وارش با تاكيد بر موضوعات آييني و بومي در ميان فيلم سازان و سينما دوستان استان مازندران منتشر شد،موجي از شور و نشاط علاقه مندان به هنر هفتم در مازندران را فرا گرفت كه سرانجام پس از سالها انتظار استان مازندران نيز صاحب جشنواره اي حرفه اي و شناسنامه دار در عرصه سينماي كشور شد كه همزمان با روز ملي سينما در تقويم جشنواره هاي سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز به ثبت رسيد.
بدون شك عمده ترين دليل قدرت و قوت وارش را بايد در انتخاب درست و حساب شده شوراي سياستگذاري آن دانست كه بزرگاني چون: خسرو سينايي، ابراهيم مختاري ، محمد علي سجادي، نادر مقدس و....از نامداران مازندراني سينماي ايران در آن عضويت داشتند.
اولين دوره جشنواره فيلم كوتاه وارش به عنوان اولين تجربه اجرايي در سطح استاني برگزار شد كه علي رغم همه شاخصه ها و نقاط قوت بالطبع خالي از ضعف هم نبود. دومين دوره جشنواره وارش با يك گام به جلو در سطح منطقه اي و مشاركت و حضور استانهاي شمالي كشور در سال 81 برگزارگرديد كه به علت حضور پررنگ و موثر فيلمسازان برجسته استان گيلان در جشنواره ، منتقدين و مخالفين جشنواره از جشنواره "وارش" بعنوان جشنواره "تالش" ياد كردند و اما و اگرهاي بسياري براي آن قائل شدند.
در صورتي كه در يك نگاه منصفانه درخشش فيلمسازان استان ديگر و عدم موفقيت فيلمسازان مازندراني نمي توانست استنادي براي حاشيه سازي و ايجاد بحران براي جشنواره اي به شمار آيدكه تازه در آغاز راه بود؛چرا كه در معتبرترين جشنواره هاي داخلي و خارجي هم ممكن است چنين اتفاقي دور از ذهن نباشد. نقطه عطف و گام بلند وارش در دوره سوم شكل گرفت كه در سال 81 با حضور بي سابقه فيلمسازان عرصه فيلم كوتاه كشور بصورت سراسري برگزار شد.
در اين دوره ، به گواه اكثر قريب به اتفاق فيلم سازان و مهمانان ، جشنواره وارش حرفه اي شدن به معني واقعي را تجربه كرد و نگاه سينماي ايران را به سمت خودش معطوف نمودكه با مرور در اخبار، مقالات و گزارش هاي مندرج در مطبوعات، سايتهاي اينترنتي و ديگر رسانه ها در آن ايام مي توان به به اين واقعيت دست يافت. شايد تجربه بين المللي شدن براي جشنواره جواني مثل وارش اندكي زود بود.
چرا كه بعد از برگزاري دوره سوم و تصويب طرح دو سالانه شدن جشنواره از سوي شوراي سياستگذاري در جهت بهبود سطح كمي و كيفي فيلم هاي توليدي براي حضور در جشنواره و نيز ايجاد فرصت براي امكان پشتيباني بهتر و بيشتر جشنواره از سوي حاميان برگزاري آن، منتقدان و مخالفان وارش به ويژه آنهايي هم كه خرده حسابهاي شخصي با مهدي قربانپور طراح و مدير اجرايي اين جشنواره داشتند بيكار ننشستند و به طرق مختلف به ايجاد حاشيه براي او و جشنواره پرداختند تا جايي كه در يك مقطع زماني روابط ميان قربانپور و ارشاد اسلامي مازندران -به عنوان باني اصلي جشنواره- رو به تيرگي نهاد.
به هر تقدير چهارمين جشنواره فيلم كوتاه وارش با گستره بين المللي و باحضور فيلمسازاني از كشورهاي حوزه درياي خزر و آسياي ميانه در پاييز سال 83 برگزار شد كه تا حدود زيادي آثار حواشي ايجاد شده براي جشنواره در آن به چشم آمد. در همان ايام نگارنده اين مطالب با درج مقاله اي در بولتن خبري جشنواره كه با مقداري دخل و تصرف از سوي مسئولان به چاپ رسيد، به صدا در آمدن اين زنگ خطر را به سياستگزاران و دست اندركاران وارش هشدار داد و از بروز آينده اي مبهم براي دوره هاي آتي آن ابراز نگراني كرد.
به هر تقدير پرونده دوره چهارم وارش نيز با همه حرف و حديث هاي به وجود آمده پيرامون آن با موفقيت بسته شد اما حواشي ايجاد شده براي آن به ويژه در زمينه هاي مالي پر رنگ تر از دوره سوم همچنان ادامه داشت تا جايي كه برخي از مسائل آن به مطبوعات و سايتهاي اينترنتي كشيده شد. بعد از انتخابات دوره نهم رياست جمهوري و تغيير در سطح مديريت سازمانها و نهادها به ويژه اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران كه باني اصلي جشنواره فيلم كوتاه وارش به شمار مي آيد، خبر انحلال جشنواره وارش در ميان فيلمسازان و محافل خبري به گوش رسيد.
اما اندكي بعد بحث هزينه هاي سنگين آن و عدم توانايي ارشاد مازندران در تقبل پرداخت چنين هزينه اي علت آن عنوان شد.پس از مدتي هم مشكلات اساسي ارشاد با شخص طراح و مدير اجرايي جشنواره بر سر زبانها افتاد كه صحت اين مورد اخير با توجه به شرايط كنوني جشنواره بيشتر به چشم آمد. سرانجام پس از مدتها بلا تكليفي و سردر گم ماندن وضعيت جشنواره ، مسئولين ارشاد مازندران با تاخير قابل ملاحظه اي تصميم گرفتند تا مجددا وارش را كه بر اساس تقويم زماني بايد دوره پنجم آن در شهريور سال 85 برگزار مي شد، برگزار نمايند.
از اين رو حضور معاون سينمايي وزير ارشاد در مازندران و جلسات، گفت و گو و رايزني هاي او با مسئولان استان مي توانست برگ برنده اي براي وارش به شمار آيد، اما مديران ارشاد استان از اين فرصت مناسب به دست آمده نتوانستند استفاده بهينه و مطلوبي كنند و اين حضور بدون هيچ دستاورد قابل تاملي براي وارش به پايان رسيد. چندين روز پيش خبري از قول مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران منتشر شد كه از برگزاري پنجمين جشنواره سراسري(!) فيلم كوتاه وارش درهفته اول اسفند ماه سالجاري خبر داد.
بنابر گفته امامزاده هزينه هايي كه در دوره هاي قبلي وارش صرف مهمانان جشنواره مي شد براي توسعه فيلمسازي و كمك به توليد فيلم كوتاه در استان اختصاص مي يابد. او همچنين از فيلمسازان سراسر كشور خواست تا آثاري را با مضمون دفاع مقدس به دبيرخانه جشنواره ارسال نمايند.
آنچه كه از گفته هاي امامزاده به ذهن خطور مي كند فاصله گرفتن وارش با اهداف اصلي خودش كه پرداختن به موضوعات آييني و بومي ست، مي باشد. چرا كه همچنان از نام خود جشنواره بر مي آيد هدف اصلي از طراحي و اجراي جشنواره وارش كه به نوعي از اولين هاي جشنواره فيلم كوتاه موضوعي در ايران نيز مي باشد سوق دادن فيلمسازان جوان كشور براي پرداخت خلاقانه به مسائل آييني و بومي و سنتي و تشويق آنان در اين زمينه است، وگرنه در كشور جشنواره مستقلي بنام جشنواره فيلم دفاع مقدس با همكاري و حمايت چندين وزارتخانه و نهاد دولتي برگزار مي شود كه از اهميت ويژهاي نيز در ميان فيلمسازان و سينماگران كشور برخوردار است و ضرورتي ندارد كه جشنواره تعريف شده اي مثل وارش بخواهد در اين حيطه وارد شود.
نكته قابل تامل ديگر در صحبتهاي مديركل ارشاد مازندران، تنزل جشنواره از موقعيت بين المللي به سراسري مي باشد كه اين اتفاق شايد در امر مديريت جشنواره ها در داخل و خارج كشور بي نظير باشد. البته او علت اين امر را پرهيز از هزينه هاي اضافي براي مهمانان و صرفه جويي اين مبالغ براي توليد فيلم كوتاه در مازندران عنوان كرد.
اما مهدي قربانپور مدير اجرايي چهارمين دوره جشنواره وارش در گفتگو با سايت خبري "مازند نومه" گفت: مبلغ هرينه شده براي مهمانان جشنواره ده ميليون تومان بيشتر نبوده است. در اينجا اين سوال به ذهن خطور مي كند كه آيا صرفا براي ده ميليون تومان كه از طريق جذب اسپانسر نيز قابل جبران است، بايد يك جشنواره ثبت شده در گستره بين المللي را به جشنواره اي داخلي تنزل داد؟نكته جالب توجه اينكه مسئولان ارشاد مازندران با كدام آسيب شناسي تخصصي با حضور صاحبنظران و منتقدين عرصه فيلم استان و كشور به اين تصميم رسيده اند؟ از سوي ديگر نقش شوراي سياستگزاري جشنواره در اين ميان چه بوده و نظرات آنان چه جايگاهي در تصميم سازي نهايي داشته است؟ از طرفي اين مبلغ نه چندان زياد صرفه جويي شده، چرخ هاي زنگ زده چند پروژه توليد فيلم كوتاه استان را به حركت در مي آورد؟
تازه اگر از همه اين مسائل بگذريم، جشنواره فيلم اكو كه قرار است با حمايت انجمن سينماي جوانان ايران در استان گيلان برگزار شود، در حقيقت متعلق به استان مازندران و از بخشهاي جنبي جشنواره فيلم كوتاه وارش به شمار مي آمد ؛چرا كه طرح جشنواره فيلم اكو با حضور كشورهاي عضو دردوره مديريت دلاور بزرگ نيا مدير كل اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامي مازندران در دستور كار بود. اما امروز شاهديم كه چگونه مسئولان ارشاد و سينماگران استان گيلان اين طرح را در اختيار گرفته ودر حال اجراي آن هستند.
مطلب مهم ديگري كه در حرف هاي امامزاده ديده شد ، برگزاري جشنواره در اول لغايت سوم اسفندماه سالجاري است كه معلوم نيست چه توجيه قابل قبولي براي آن وجود دارد. پر واضح است كه اسفند ماه امسال مصادف با ايام ماه صفر و نزديك به اربعين حسيني مي باشد.از اينرو در يك نگاه منصفانه بخاطر حرمت گذاري به اين ايام عزيز نمي توان عنوان جشنواره را براي اين دوره از وارش لحاظ نمود و احتمالا بايد از عناويني مثل: يادواره و... استفاده كرد.
از سوي ديگر ايجاد فاصله چندين ماهه با زمان اصلي برگزاري جشنواره كه شهريور ماه مي باشد جاي سوال دارد و اينكه بعد از برگزاري مهمترين رويداد سينمايي كشور يعني جشنواره بين المللي فيلم فجر ضرورت برگزاري وارش در اين مقطع زماني چگونه احساس شده است ؟
حال اگر بخواهيم نزديكي به انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي و اوج فعاليت كانديداها را بخواهيم در اين ايام لحاظ كنيم خود بحث تازه اي مي طلبد. آنچه مسلم است جشنواره فيلم كوتاه وارش در راستاي تقويت جايگاه مازندران در عرصه سينماي ايران و تبديل اين استان به عنوان مركز تبادل انديشه و تجربه سينماگران فيلم كوتاه كشور مي باشد كه لازم است اهالي سينما، نويسندگان، منتقدين و خبرنگاران رسانه هاي گروهي بويژه مطبوعات با حساسيت و دقت نظر بيشتري به آن بپردازند و نگذارند جشنواره شناخته شده و معتبري چون وارش با اعمال سليقه هاي غير كارشناسي اندك اندك رو به افول بگرايد تا جايي كه در آينده اي نه چندان دور نامي نيز از آن در ميان نباشد.
-(saeedi_kiasari@yahoo.com)
- يکشنبه 19 خرداد 1387-0:0
صحيح است
- شنبه 26 آبان 1386-0:0
سلام . دوست عزیز . منم مثه شما متاسفم ، از بابت خیلی چیزا . که بخشی اش رو به زیبائی شرح دادی . مهدی قربانپور دوست خوب منه . از اونهایی هم نبودم که تو کارش موش بدوونم یا بر عکس ازش دفاع کنم . سرم تو کار خودم بود و فیلم ساختن رو ، با ساختن ، یاد می گرفتم . از حق نمی گذرم زحمات زیادی کشیده شد و الحق هم واسه استان محروم ما غنیمت بود اما دورادور می دیدم و می شنیدم که چه اشتباهاتی داره صورت می گیره . بالاخره تهش می بایست همین می شد که شد !
خوشحال نیستم . اما نتیجه قهری و طبیعی اشتباه در سطح مدیریت همینه !
به امید روز های بهتر .
موفق باشی .